گروه تولید محتوا موسسه آوان، معمولاً در مورد افراد و کسب و کارها چیزی که زیاد میشنویم داستان موفقیتهای آنهاست واقعیت این است که داستان موفقیت در کتابها و ویدئوها زیاد است و هیچکس تمایلی به انتشار داستان موفقیت خود ندارد و این همان خطای بقا است که اکثر افراد دچار آن میشوند رولف دوبلی در کتاب هنر شفاف اندیشیدن به این موضوع اشاره میکند و در قسمتی از کتاب خود مینویسد " پشت سر هر نویسنده موفق میتوانی صد نویسنده دیگر را پیدا کنی که کتابهایشان هرگز به فروش نمیرسد. پشت سر آنها هم صد نویسنده دیگر هست که ناشری پیدا نکردهاند.
پشت سر آنها هم صد نویسنده دیگر که دستنوشتههای ناتمامشان روی تاقچه خاک میخورد و پشت سر آنها نیز باز صد نفر دیگر هست که رؤیای این را دارد که روزی کتابی را بنویسند با این حال ما فقط از نویسندگان موفق میشنویم چون نویسندگان شکستخورده و داستان زندگی آنها جذابیتی برایمان ندارند.
اگر از طریق دیگران با دنیای بورس و سرمایهگذاری آشنا شده باشید حتماً از تجربههای موفق و سودهایی که کسب کردهاند به شما گفتهاند اطراف ما پر است از آدمهایی که شکستهای زیادی داشتهاند ولی هیچگاه از شکستهایشان صحبت نکردهاند.
ما همیشه عادت داریم که در مورد پیروزیهایمان صحبت کنیم و حتی با اغراق فراوان آنها را بازگو نماییم مهارت پذیرفتن شکست یکی از مهارتهایی است که باید آن را یاد بگیریم و شکستهای خود را پذیرا باشیم پذیرش شکست یعنی اینکه راهمان درست نبوده شاید دلیل اینکه افراد نمیخواهند شکست را بپذیرد همین است اگر آنها بپذیرند که راه را اشتباه آمدهاند تمامی زحماتشان هیچ میشود و با هجمهای از آرزوهای بربادرفته مواجه میشوند اما یک سؤال یک مسیر اشتباه را تا کجا باید ادامه بدهیم؟
پاداش تصادفی هم یکی از افتهایی است که موجب میشود ما همچنان در مسیر اشتباه خود بمانیم.
تنظیم متن: رضا جلالت
برگرفته از دوره احساسات معاملهگر سایت مکتبخانه